خلاصه فصل نهم کتاب نگرشي جامع بر مديريت استراتژيک

(تاليف: دکتر علي احمدي و همکاران، انتشارات: توليد دانش،

 

طراحی استراتژی‏ها در سطح کلان

در اين فصل نويسنده برخي از تحليل‌ها و مدل‌هاي محقق مشهور مايکل پورتر در زمينه استراتژي را خلاصه کرده است. مدل‌هاي مطرح شده در اين فصل عبارتند از:

• مدل مزيت رقابتي ملت‌ها پورتر معروف به مدل الماس ملي که براي تجزيه و تحليل رقابت‌پذيري کشورها در بازارهاي بين‌المللي کاربرد دارد

• مدل چو براي رقابت‌پذيري ملي که کاربردي مشابه مدل فوق دارد

• مدل رقابت صنعتي يا مدل پنج نيروي پورتر که براي تجزيه و تحليل ساختار صنعت و رقابت کاربرد دارد (محيط خرد شرکت‌ها)

• مدل استراتژي‌هاي عمومي (ژنريک) پورتر که انواع استراتژي‌هاي رقابتي شرکت‌ها را دسته‌بندي مي‌کند

 

مدل مزیت رقابتی ملت‏ها

پورتر در آخرین کتاب خود روی این موضوع تاکید داشت که چگونه برخی از کشورها توانسته‏اند در عرصه‏ی رقابت‏های بین‏المللی خود کامیاب شوند. پورتر سعی نمود چارچوبی برای هدایت تصمیم‏گیری مدیرانی که درصدد کسب مزیت‏های رقابتی در عرصه‏ی بازارهای بین‏المللی هستند و نیز ارائه‏ی استراتژی‏هایی به دولتمردان که سعی می‏کردند محیط تجاری مطلوبی فراهم سازند، ارائه دهد.

 

پورتر در ابتدای تحقیق و مطالعات خود سه سوال اساسی ذیل را مطرح ساخت:

1. چرا یک کشور در صنعتی خاص(یا صنایعی خاص) در عرصه‏های جهانی موفق می‏شود؟

2. دولت‏ها چه تاثیری بر رقابت در صنایع خاص و بخش‏های مختلف آن دارند؟

3. چرا شرکت‏ها در یک کشور استراتژی‏های ویژه‏ای را برمی‏گزینند؟

 

برای پاسخ به این سوالات، پورتر پنج عامل اصلی را مورد توجه قرار می‏دهد:

1. وجود توانایی‏ها و مزیت‏های رقابتی در میان بخش‏های مختلف یک کشور

2. وجود شرکت‏های رقیب قوی که دارای زنجیره‏ی ارزش موفقی می‏باشند در همان کشور

3. وجود صنایع پشتیبان در همان کشورها

4. تقاضای بسیار زیاد برای نوع خاصی از محصول در یک کشور

5. بستر سازمانی و فرهنگی مناسب

به عبارت دیگر، می‏توان گفت اساس بحث پورتر تاثیری است که دولت‏ها و شرکت‏ها در جهت تضعیف یا تقویت مزیت‏های رقابتی در سطح بین‏المللی بر يکدیگر دارند.

شکل صفحه 374 : مدل الماس ملي پورتر : عوامل تعيين کننده مزيت رقابتي ملي

لازم به ذکر است که پورتر برای تقسیم‏بندی عوامل تولید، صرف‏نظر از تئوری کلاسیک 5M  (ماشین‏آلات، مواد، نیروی کار، پول، و مدیریت) طبقه‏بندی جدیدی پیشنهاد می‏کند که عبارتند از: منابع انسانی، منابع فیزیکی، منابع علمی، شرایط جغرافیایی، موقعیت، منابع سرمایه‏ای، و زیرساخت‏ها. بنابر نظر پورتر اگر کشورها بخواهند صنایع ملی خود را در عرصه‏ی رقابت‏های جهانی در موقعیت ممتازی مطرح کنند، باید بتوانند ضمن حفظ منابع خود اقدام به خاق و ایجاد منابع جدید نمایند.

شرایط تقاضای در بازار محلی، شرکت‏ها را ترغیب به تولید کالاهای جدید و کسب بازار می‏نماید. این در حالی است که پیچیدگی تولیدات و زمان معرفی محصولات به بازار، قویا به ویژگی‏های تقاضای محلی بستگی دارد. در این راستا عناصر مهم شرایط تقاضا عبارتند از:

1. ماهیت نیازهای خریداران داخلی.

2. اندازه و الگوی رشد بازار داخلی.

3. سازوکار ارتباطات میان خریداران داخلی با شرکت‏های خارجی.

حضور عرضه‏کنندگان قدرتمند در صنایع مرتبط نیز می‏تواند مزایایی را برای صنایع ایجاد کند. دسترسی سریع و به موقع و با قیمت مناسب به مواد اولیه، انعطاف‏پذیری بیشتر در مقابل پاسخ‏گویی به نیازها و بسیاری از موارد دیگر از جمله امتیازهایی است که برای ایجاد مزیت رقابتی در صحنه‏های بین‏المللی مفید واقع می‏شوند.

هرچند شرکت‏ها دارای ویژگی‏های یکسانی نیستند، ولی براساس اهداف ملی و در راستای سیاست‏های دولت‏ خود استراتژی‏هایی را تعیین و اعمال می‏کنند. دیدگاه‏های مدیریتی، ساختار مالکیت، بازارهای سرمایه‏ای وغیره تاثیر بسزایی در کسب موفقیت شرکت‏ها دارند.

در این راستا، پورتر معتقد است این الگوها نقش مهمی در فرایند نوآوری و موفقیت جهانی دارند، چرا که در سطح بین‏المللی موفق‏ترین صنایع آنهایی هستند که قویا درگیر رقابت‏های داخلی هستند و این عوامل شرکت‏ها را وا می‏دارد تا با نوآوری بیشتر دامنه‏ی فعالیت‏های خود را در سطح جهانی توسعه دهند.

دولت‏ها می‏توانند در کاهش یا افزایش منافع ناشی از مزیت رقابتی نقش عمده‏ای ایفا نمایند، ولی در صورت فقدان شرایط مساعد قادر به ایجاد مزیت رقابتی نخواهند بود. از جمله خط‏مشی‏هایی که توسط دولت تعیین شده و می‏توانند رقابت خارجی را تحت‏تاثیر قرار دهند، می‏توان به کنترل نرخ ارز، محدودیت‏های سرمایه‏گذاری خارجی، محدودیت جریان اطلاعات بین‏الملللی وغیره اشاره نمود.

براساس این دیدگاه چون واحدهای رقابت‏کننده شرکت‏ها هستند و نه کشورها، خط‏مشی دولت باید ناظر بر تدوین خط‏مشی‏هایی باشد که محیطی فراهم آورند تا در ضمن تامین فرصت‏های رقابتی، مشوق ابداعات مستمر نیز باشد. از آنجا که حفظ مزیت ملی مستلزم نوآوری و تغییر مستمر است، لذا دولت‏ها باید از توسل به خط‏مشی‏هایی که منجر به مزیت‏های ایستا و کوتاه‏مدت می‏شوند، پرهیز کنند، چراکه مانعی برسر راه نوآوری و پویایی پدید خواهند آورد.

مراحل توسعه‏ی رقابت‏پذیری از نظر پورتر

از نگاه پورتر اقتصاد مبتنی بر سه عامل است که مراحل تکامل و رقابت‏پذیری به تبع آنها شکل می‏گیرند. در جدول 9-1 مراحل توسعه کشورها معرفي شده است. (جدول صفحه 378 بطور کامل مطالعه شود)

 

نقد نظرات پورتر

پورتر تمامی اطلاعات خود را از مطالعه‏ی موردی صنایع گوناگون در ملت‏های مختلف به‏دست آورده ‏است. او بر صنایع توسعه ‏یافته متمرکز است، اما در مورد صنایع در کشورهای در حال‏توسعه پیزی نگفته ‏است. به نظر می‏رسد که عوامل پایه‏ی مطرح در تئوری‏های پیشین برای پورتر از اهمیت کمتری برخوردار است. بعلاوه، وی بسیار بر رقابت داخلی شدید تاکید دارد.

 

مدل نه عاملي چو براي رقابت‌پذيري بين‌المللي

اين مدل بيان مي‌کند که هدف اصلي تحليل رقابت‌پذيري بايستي يافتن راحل‌هايي براي افزايش سطح رقابت‌پذيري جهاني باشد. مدل چو مبتني بر مدل پورتر است با اين تفاوت که :

• در مدل چو، عوامل دروني پورتر خود به عوامل فيزيکي و عوامل انساني تقسيم شده است

• نقش حاکميت جزو عوامل دروني نيروي انساني در نظر گرفته شده است

عوامل فیزیکی

الف- منابع طبیعی: شامل جنگل‏ها، زمین‏های کشاورزی، دریاها، و منابع معدنی است.

ب- محیط تجاری: محیط کسب و کار به سه حوزه تقسیم می‏شود: ملی، صنعت، و شرکت. محیط تجاری یک ملت خود از دو عنصر تشکیل شده‏است: عناصر قابل رویت و عناصر نادیدنی. عناصر دیدنی شامل جاده‏ها، بندرگاه‏ها، تسهیلات ارتباطات راه دور و سایر زیرساخت‏های اجتماعی مورد نیاز فعالیت‏های اقتصادی است. عناصر نادیدنی شامل ارزش‏های سرمایه‏داری مردم، قوانین و مقررات بازار وغیره می‏باشد.

• محیط تجاری یک شرکت دربرگیرنده‏ی استراتژی و سازمان‏دهی کسب و کارها و نگرش‏ها و رفتارهای گردانندگان سازمان است.

صنایع مرتبط و پشتیبانی‏کننده

به دو بخش تقسيم مي‌شوند : صنايع عمودي مرتبط و صنايع افقي مرتبط (صنايع پشتيباني)

تقاضای داخلی

انتظارت مشتريان داخلي براي بهبود کيفيت کسب و کارها را براي تقويت رقابت‌پذيريشان برمي‌انگيزد.

عوامل انسانی

عوامل انسانی موضوعی هستند که چهار عامل فیزیکی پیش‏گفته را به حرکت وامی دارند و منجر به رقابت‏پذیری می‏شوند. عوامل انسانی شامل کارگران، سیاست‏مداران، بوروکرات‏ها، کارآفرینان، مدیران و مهندسان حرفه‏ای می‏باشد. عوامل فیزیکی، عوامل پایه‏ای برای رقابت‏پذیری هستند و عوامل انسانی، اقتصاد ملی را از طریق ترکیب و سازمان‏دهی عوامل فیزیکی جهت بیشینه کردن رقابت‏پذیری به حرکت درمی‏آورند.

عوامل خارجی

 وقوع رویدادها موجب تغییراتی در محیط می‏شوند. برخی از این تغییرات برای فعالیت در سیستم تجاری بین‏المللی قابل پیش‏بینی نیستند. جهش غیر منتظره تکنولوژی‏ها یا محصولات جدید، تغییر قیمت نفت، تغییر ناگهانی بازارهای جهانی سرمایه یا نرخ تبادل ارز، سیاست خارجی کشورها و تحول در تقاضای بین‏المللی و وقوع جنگ از جمله این تغییرات هستند. رویدادهای اتفاقی، رقابت‏پذیری یک ملت را تنها زمانی تقویت می‏کنند که عوامل انسانی آن آماده‏ی بهره‏برداری از چنین فرصت‏هایی باشند.  

شکل صفحه 383 : مدل نه عاملي چو براي رقابت‌پذيري بين‌المللي

 

مدل رقابت صنعتي پورتر

کاربرد اصلي اين مدل در تحليل محيط نزديک يا خرد يک صنعت است. بوسيله اين مدل مي‌توان فشارهاي رقابتي و ريشه‌هاي دستيابي به مزيت رقابتي را تحليل کرد. براساس اين مدل براي تحليل ساختار صنعت لازم است تعامل بين پنج نيروي زير به دقت تحليل شود:

1) رقابت بين رقبا فعلي در بازار

2) قدرت چانه زني مشتريان

3) قدرت چانه‌زني تامين کنندگان

4) تهديد کالاهاي جانشين

5) تهديد ورود رقباي جديد

در نظر پورتر هر استراتژي بايد نحوه واکنش شرکت در مقابل هريک از نيروهاي فوق را مشخص نمايد. (شکل صفحه 390 و جدول صفحه 391 به دقت مطالعه شود)

 

استراتژي‌هاي عمومي پورتر : (معرفي گزينه‌هاي عمومي در مدل پورتر)

از نظر پورتر و براساس نتايج تحليل ساختار صنعت براساس مدل پنج نيروي پورتر، شرکت‌ها مي‌توانند براي دستيابي به مزيت رقابتي 3 نوع استراتژي براي رقابت انتخاب نمايند. اين استراتژي‌ها که به استراتژي‌هاي عمومي پورتر معروف شده‌اند، عبارتند از:

1. رهبري قيمت تمام شده يا رهبري در هزينه

2. تمايز

3. تمرکز

(جدول صفحه 394 مطالعه شود)